✍یادداشت/فهیمه فتحی/این روزها یکی از آسیب هایی که بشدت جامعه را تهدید می کند بحران هویت فرهنگی است ، در بحران هویت فرهنگی فرد دچار سردرگمی بین باید ها و نباید ها می شود در بحران هویت فرهنگی فرد آسیب دیده از این بحران ، هنجار های پذیرفته شده ی جامعه را پس می زند و گرایش به مقوله هایی دارد که بیشتر گرایش شان به سمت ناهنجاری است و متاسفانه فرد در این سرگردانی هویتی ،هویت واقعی خود را کاملا از دست می دهد و به رنگ و شکل همان هنجاری که پذیرفته نیست در می آید و هویت کذایی را هنجار پذیرفته شده قلمداد می کند در مرتبه خیلی خطرناکتر فرد بحران زده ی هویت فرهنگی بطور کلی هنجار شکنی کرده و ناهنجاری ها را هنجار می پندارد ، مصداق واقعی این آسیب در لایوهای اینستاگرامی بطور مشخص و واضح قابل درک است ،متاسفانه لایوهایی که در خصوص مسائل مهم سیاسی و اجتماعی بصورت رایگان از پیج اینستاگرامی متخصصین این حوزه ها پخش میشود فقط زیر صد نفر بیننده دارد اما لایو اینستاگرامی یک شاخ مجازی که نه تنها سواد علمی و تحصیلی ندارد بلکه حتی از سواد محاوره اجتماعی نیز بی نصیب است حدود دو هزار ببیننده ثابت دارد و مع الاسف تر اینکه این افراد را با لایک و کامنت و منشن کردن بزرگ و بزرگتر می کنیم و باعث دیده شدن این جامعه آماری کوچک که همانند قارچ در حال ازدیاد هستند می شویم و یا لایو هایی مثل قانون جذب و یا انرژی های مثبت که برای بانیان شان در اینستاگرام کسب و کار فوق العاده راه انداخته را تا دقایق پایانی میخکوب و گوشی بدست تماشا می کنیم اما از لایو محققین جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی معضلاتی چون تکدی گری، کودکان کار، زنان کار ، زنان آسیب دیده ی خشونت جنسی ، کودک آزاری ، اعتیاد و مسائل این چنینی به راحتی عبور می کنیم و اجرای زنده ی خواننده ای چون امیر حسین مقصود لو معروف به امیر تتلو را که پر از ادبیات ناهنجار و رکیک هست را مشتاقانه به تماشا می نشنیم و جالبتر اینکه برای حضور در کنسرت اش در یک کشور دیگر و شنیدن همین ادبیات و فحاشی کلی هزینه می کنیم و در نهایت با تحقیر و توهین از سوی خود فرد خواننده نیز مواجه میشویم و بجای اینکه از این همه حقارت و خفت ناراحت بشویم خیلی هم خوشحال و افتخار می کنیم که در آن اجرای زنده حضور داشتیم
واقعا جای تاسف است که جوانان ما به چنین نا کجا آباد و انحطاط فرهنگی و سقوط اخلاقی کشیده شده اند .
این بحران هویت فرهنگی که تا این حد به جامعه و فرهنگ ایرانی رسوخ کرده و فرهنگ اصیل ایرانی را تا این حد متزلزل کرده، اگر بحران فرهنگی نیست پس چیست؟ اگر شبیخون فرهنگی نام اش را نگذاریم پس نام اش را چه میتوان گذاشت؟
اینکه یک عده به ظاهر روانشناس تا پاسی از شب به جوانان آموزش می دهند تا از تکنیک های روانشناسی برای جذب همسر و تشکیل خانواده استفاده کنند آیا این تکنیک ها حیله و نیرنگ نیست؟ آیا چنین ازدواجی که با نقش بازی کردن و فریب شکل بگیرد قابل دوام است؟ قطعا پاسخ این سوال منفی ست.
چنین ازدواجی نه تنها دوامی نخواهد داشت بلکه پس از دوسال بدون شک فرجام اش طلاق و جدایی ست اگر طلاق هم نباشد قطعاطلاق عاطفیست
شایسته است به نوجوانان و جوانان ما آموزش دهیم و فرهنگ سازی کنیم که به تماشای برنامه هایی بنشینند که حداقل چیزی بیاموزند نه اینکه بازیچه یک عده فرصت طلب شوند که فضای مجازی را بستری برای کلاهبرداری های محترمانه شان قرار داده اند و از انحراف و انحطاط اخلاقی نوجوانان و جوانان برای خود دکان و بازاری ابداع نموده اند.